«حمله علنی یا ضمنی» به مبانی و احکام اسلامی یکی از کارکردهای ثابت جریان تجدیدنظرطلب از بدو شکل‌گیری آن تاکنون بوده و چنین کارکردی در سال‌های گذشته خود را به اشکال مختلف نشان داده است.

 راسخون - محمد اسماعیلی : «حمله علنی یا ضمنی» به مبانی و احکام اسلامی یکی از کارکردهای ثابت جریان تجدیدنظرطلب از بدو شکل‌گیری آن تاکنون بوده و چنین کارکردی در سال‌های گذشته خود را به اشکال مختلف نشان داده است. 

کشف حجاب‌های محدود صورت گرفته در خیابان انقلاب و حمایت‌های غربی‌ها از این مسئله از رسانه‌های شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره‌ای گرفته تا وزارت امور خارجه ایالات متحده امریکا فرصتی را پدید آورده تا وابستگان به جریان تجدیدنظرطلب بار دیگر مفاهیم اسلامی را مورد تهاجم قرار دهند و علت کشف حجاب چند تن از دختران در خیابان انقلاب را در عملکرد نظام اسلامی جست‌وجو ‌کنند!

«نسخه جدید حمله به حجاب» که چندی پیش به دستور خبرنگار اصلاح‌طلب و فراری( مسیح علی‌نژاد) با عنوان چهارشنبه‌های سفید به راه افتاده بود و طی دو هفته اخیر با کشف حجاب چند نفر محدود به اوج خود رسیده بود، با حمایت‌های همفکران وی در کشور روبه‌رو شده است، به طوری که تعداد قابل توجهی از شخصیت‌ها و رسانه‌های وابسته به این طیف در چند روز اخیر تلاش کرده‌اند به صورت تلویحی و گاه صریح از کشف حجاب‌های صورت گرفته حمایت کنند و عامل پدید آمدن این گونه تحرکات ضدمذهبی را در علت‌های غیرواقعی و نه سیاست‌های فرهنگی– مذهبی مسموم جریان متبوع خود در طول چند سال اخیر عنوان کردند. 
  

سهم فراموش‌شده از تحرکات ضدمذهبی


این در حالی است که در سه دوره زمانی  68تا76 (دوره حاکمیت دولت سازندگی)، 76 تا 84 (دولت اصلاحات)و 92 تاکنون (دولت تدبیر و امید)، در رویکردی کاملاً مشابه، دولت‌ها سیاست تساهل و تسامح در عرصه فرهنگی- مذهبی را مورد توجه قرار دادند که نتیجه آن سیاست‌ها گسترش فرهنگ ابتذال و بی‌بندوباری در جامعه شد. پروانه سلحشوری نماینده اصلاح‌طلب مجلس در گفت‌وگو با یک رسانه غربی از لزوم اختیاری‌شدن حجاب، با هدف پیشرفت و توسعه کشور می‌گوید و با ادبیاتی توهین آمیز از زنان نماینده مجلس یاد می‌کند و جنسیت آنها را زیر سؤال می‌برد. در بخشی از این گفت‌وگو که رسانه‌های ضدانقلاب آن را به صورت گسترده پوشش خبری داده‌اند، وی در پاسخ به این سؤال که«بانوان نماینده فعلی چطور فکر می‌کنند»، می‌گوید: «آنها مثل ما فکر نمی‌کنند و نمایندگان زن مجلس تا الان عملاً ضد‌زنان بوده‌اند و تنها جنسیت زنانه داشتند. می‌دانید بعضی زن‌ها علیه زن‌ها صحبت می‌کنند و اینها زن نیستند و فقط جنسیت زنانه دارند.» 

سهیلا جلودارزاده، نماینده فراکسیون امید نیز با اشاره به حضور برخی زنان بدون حجاب که با حمایت گسترده شبکه‌های فارسی‌زبان انگلیسی و امریکایی مواجه شده می‌گوید: «این نتیجه زمانی بود که برای زنان محدودیت قائل می‌شدیم و آنان را در تنگنای غیرلازم قرار می‌دادیم، این کارها به خاطر رفتار اشتباه ماست.» 

ناهید تاج‌الدین دیگر نماینده اصلاح‌طلب در مجلس نیز در توئیتر نوشت: «دختران خیابان انقلاب، همان دخترانی هستند که سال‌هاست برای سهمیه قبولی کنکور، برای اشتغال، برای مشارکت سیاسی، برای تصدی پست‌های مدیریتی، برای حضور در ورزشگاه‌ها، برای اجرای موسیقی زنده روی سن و… پشت دروازه‌های تبعیض جنسیتی مانده‌اند. از ماست که برماست...»

فاطمه راکعی دبیرکل حزب اصلاح‌طلب «جمعیت زنان مسلمان نواندیش» نیز کشف حجاب‌های انگشت‌شمار اخیر را توطئه‌ای از سوی حاکمیت می‌خواند که به واسطه آن می‌خواهند زنان را خانه‌نشین کنند!

 وی در این باره می‌گوید: «این برخوردها در شأن زنان فرهیخته‌ ما که عموماً برای آزادی‌های مدنی و حقوق انسانی و اجتماعی تلاش می‌کنند، نیست... به نظر می‌رسد اینها کارهای سازمان‌یافته‌ مشکوکی باشد که اعتراضات(اغتشاشات) اخیر را جرقه زد و این بار سراغ زنان آمده، می‌خواهند با این ترفند دوباره آنها را درون خانه‌ها کنند.»
   

حجاب محدودیت است! 


همانطور که اشاره شد جهت‌دهی سیاسی امروز اصلاح‌طلبان به پدیده کشف حجاب را باید در ریشه تفکرات رهبران این جریان جست‌وجو کرد؛ آنجایی که محمد خاتمی و بسیاری از رهبران فکری این جریان به اصل حجاب حمله و آن را مانعی در جهت فعالیت‌های اجتمای زن عنوان می‌کنند، کمااینکه شهیندخت مولاوردی معاون روحانی نیز در چهار سال گذشته بارها حجاب را چالش جدی زن ایران توصیف کرده است. 

‌محمد خاتمی در گفت‌وگو با شبکه ان‌اچ‌کی اعلام می‌کند: «اگر این حجاب و پوشش مانع حضور زن و بروز شخصیت زن شود، قطعاً مضر است. مشکل این نیست که زنان چگونه لباس بپوشند، مشکل این است که زنان بتوانند در عرصه‌های مختلف حضور داشته باشند.»

فرافکنی صورت گرفته توسط وابستگان به جریان تجدیدنظرطلب در حالی است که محمد خاتمی رئیس‌ دولت اصلاحات در عبارتی معنادار که نمایانگر میزان پایبندی اصلاحات به مبانی دینی است، می‌گوید: « اگر دین در برابر آزادی قرار بگیرد، این دین است که باید محدود شود نه آزادی!»

عبارت مشهور محمد خاتمی تنها مشتی از خروار اهانت‌هایی است که شخصیت‌ها و رسانه‌های وابسته به جریان غرب‌گرای داخلی در طول سال‌های حاکمیت دولت اصلاحات علیه دین اسلام به راه انداخته‌اند و با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید این حملات و اهانت‌ها به‌روزرسانی شد و از سال 92 تاکنون به شکل تصاعدی در جریان بوده است. 

خاتمی با گفتن عبارات مشابه، تلاش کرد اصل دین و اصالت و کارایی آن را نیز به چالش بکشاند، به عنوان نمونه وی در جلسه شاخه زنان جبهه مشارکت بیان می‌کند‌: «قرآن دارای یک فرهنگ قبیله‌ای است و دکتر سروش و مجتهد شبستری درست می‌گویند که قرآن امروز قابل انتقاد است.»

محمد خاتمی در شهریورماه سال 78 نیز بیان می‌کند: «شما برای اینکه بتوانید پیشرفت بکنید، راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی.»

وی همچنین در آذر همان سال بیان می‌کند: «معتقدم دین برای آنکه بماند نباید آن را محصور در یک برداشت خاصی کرد. طبع بشر چنین است که اگر دین یا هر نهاد دیگری را وافی به مقصود نیافت یا آن را کنار بگذارد یا برداشت تازه از آن خواهد داشت و این امری است که در تاریخ رخ داده و باز هم رخ خواهد داد.»

اصلاح‌طلبان که همواره خود را «‌مدعی آزادی بیان»، «‌مدافع دموکراسی»، «‌ حامی توسعه سیاسی» و «‌هواخواه لیبرالیسم» دانسته‌اند، پیشگام ساختارشکنی و حمله به مبانی دینی بوده‌اند، به طوری که گفته‌ها و نوشته‌های ضددینی در این دوره رونق تمامی پیدا کرد، بخشی از این حملات را می‌توان در جملاتی نظیر «احکام کیفری اسلام کارایی ندارد و موجب رواج خشونت می‌گردد»، « خشونت در هر شکل آن باید از ایران محو شود و اعدام برجسته‌ترین نوع خشونت قانونی است»، « معتقدم اعدام و قصاص جزو ضروریات دین نیست»، «صحت قصه حضرت یوسف در قرآن کریم از محالات است»، «موسی به دین خود، عیسی به دین خود»، « فرهنگ یک ملت نظیر یک لحاف چهل تکه است که از نقوش متفاوت تشکیل شده» و «به جای تعارض با هم کنار آمده و به تفاهم رسیده‌اند» جست‌وجو کرد. 

قابل کتمان نیست که چهره‌های مشهور طیف غرب‌گرای داخلی همواره تلاش کنند ضمن تخطئه احکام اسلامی، اصل نظام اسلامی را نشانه گیرند و به تخریب توانمندی‌های نظام در عرصه‌های مختلف فرهنگی، مذهبی و سیاسی بپردازند که واکنش برخی از عناصر این جریان به کشف حجاب خیابان انقلاب، به خوبی نمایانگر چنین مسئله‌ای است. 

حال پرسش اساسی این است که آیا رهبران و فعالان وابسته به این جریان با میزان دین‌ستیزی‌ای که دارند صلاحیت آن را دارند که در مناصب اجرایی، قانونگذاری و قضایی جمهوری اسلامی ایران خدمت کنند؟

منبع : روزنامه جوان
/2759/
 

مرتبط :